آلبالو

احتمالا شما هم مثل من تک هدف گچ های پرت شده از سمت معلم تان قرار گرفته اید. خب بوسیله هرحال این هم تکنیکی بود برای جمع کردن حواس مخاطب! اصلا تصور کنید خودتان مبتلا خطبه هستید و افراد آن طور که تخیل می کردید، گوش نمی دهند. وضعیت حیا آوری است، نه؟ چه می کنید؟ همراه ما باشید، می خواهیم به شما بگوییم که بوسیله سوا کمال مطلوب گیری مخاطب با تکه های گچ، روش های دیگری غم حیات دارند که با دستیار آنها می توانید تمرکز و توجه مخاطبان تان را فراخوانی کنید.

نشانه های بازخوردی را زیر نظر بگیرید

بازخورد، واکنش های کلامی و غیرکلامی از لفظ مخاطب است که به سخنران کمک می نرم تا آنچه را که می گوید، تبدیل داده یا تصحیح یواش.

بازخورد واکنشی است که شنوندگان درون برابر فرستنده ی پیام نشان می دهند. بازخورد مقصد ای برای سخنران است تا آنچه را که گفته شده، تحول دهد خواه اصلاح کند. بازخورد می تواند به شکل واکنش های کلامی و غیرکلامیِ شخصی به سخنرانِ حاضر باشد خواه واکنش های کلامی ای که بوسیله شکلی الکترونیکی از سوی مخاطبانی گسترده یا از طرز دور شهود می شود. بازخورد کلامی و غیرکلامیِ شخصی بازخورد کلامی

شما شاید در طول سخنرانی با طرح پرسشی ساده، از مخاطبان بازخورد بخواهید. مخاطبان شاید بوسیله شکل کلامی خاصیت نشان دهند یا شاید سر تکان دهند خواه مشت پایگاه را بالا ببرند. به علاوه، مخاطبی شاید پرسشی بپرسد خواه به شما بگوید که مطلبی را باخبر نشده است. نیز ممکن است بازخوردهای مستقیمِ مثبت یا سلبی ای از لفظ مخاطبانی شهود کنید که با آنچه می گویید موافق خواه مخالف هستند. به بازخورد کلامی شنوایی دهید و آن را تصدیق کنید. بازخورد غیرکلامی

وقتی در موافق مخاطب هستید، اقدام غیرکلامی می تواند نشانه ای مهم از حس مطلب، میزان دقت، هیجان، موافقت، سردرگمی و مخالفت باشد. بازخورد غیرکلامی شاید آواهای صوتی عمدی مانند نالیدن یا تشجیع (مانند دست زدن) باشد. با این حال، جزء زیادی از بازخورد غیرکلامی، زبان بدن فیزیکی ناخودآگاه است که می تواند برای شما بازخورد به همراه آورد. در اینجا، به معیار هایی از زبان بدن که مخاطبان به شکل آگاهانه یا نیم آگاهانه بروز می دهند، رمز می کنیم: خستگی: کج شدنِ سر به یک سو یا نگاه مستقیمِ چشم ها بوسیله سخنران که کم کمتر نامتمرکز می شود، از نشانه های خستگی است. ناباوری: اغلب با برگرداندن نگاه یا لمس گوش یا خاراندن چانه مدال داده می شود. وقتی کسی نسبت بوسیله آنچه دیگری می گوید، قانع نشده است، توجه اش همواره سرگردان است و چشم هایش برای مدتی کامل به جای دیگری خیره هستند. ارتباط چشمی بادقت: آیا مخاطبان، بوسیله طور یمین و بادقت به شما نگاه می کنند یا نگاه شان بوسیله حوالی است؟ ارتباط چشمی ثابت می تواند نشان دهد که فرد منتظر است و درباره ی موضوع سخنران مثبت می اندیشد. با این حال، اگر ذهن فرد توقیف چیزی باشد، حتی اگر مستقیم به شما نگاه کند، امکان پذیر است تیر ای باشد که توجه اش بوسیله جای دیگری است. موقعیت و حالت بدن: مخاطبان معمولا درحالی که مشتاقانه گوش می دهند، عارض گیرایی بوسیله لفظ سخنران است؛ چنانچه افرادی فرع مند نباشند، شاید موقعیت بدن پایگاه را از سمت سخنران به یک طرف کج کنند.

چنانچه در طول سخنرانی بستگی چشمی تان را با مخاطب تان حفظ کنید، می توانید نشانه ها را ببینید و پیام تان را با آنها هماهنگ کنید. مخاطب تان به شما چه می گوید؟ همه ی بازخوردهای غیرکلامی باید با بصیرت بنیان ی فرهنگی سخنران و مخاطب پردازش شوند. به خیال داشته باشید که افرادی با فرهنگ های گوناگون، زبان بدن را به روال های متفاوت تفسیر می کنند. برای نمونه، ارتباط چشمی امکان پذیر است گمراه کننده باشد؛ چون هنجارهای فرهنگی پیرامون آن به شکلی وسیع متنوع هستند. وابستگی چشمی یمین شاید بخاطر سخنران آمریکای شمالی آماج ی مداقه باشد؛ ولی در فرهنگ دیگری نوعی مواجهه به شمار جوی. بعضی از حرکات مشت که بخاطر گروهی کاملا پذیرفته شده است، شاید برای مخاطبان دیگری تیر ی بی احترامی باشد. بازخورد الکترونیکی از سوی مخاطبان گشاد یا از طرز دور

شما با بهره گیری از سامانه ی پاسخ گویی مخاطب که می توانید بوسیله شکلی خصوصی هنگام خطبه ببینید یا برای مخاطب عرضه دهید، واکنش هایی از لفظ مخاطبان دریافت کنید. نیز می توانید با طرح پرسش های چندگزینه ای، درست و غلط، خواه عددی، از سوی مخاطبانی که دارای تلفن هوشمند هستند، بازخورد ستاندن کنید. آنگاه بازخوردِ مخاطب به دستگاه ی نرم افزارِ پاسخ مخاطب به رایانه ی شما ارسال شده و پردازش می شود. برای مخاطبان فراخ یا گونه دور می توانید برنامه ریزی کنید که سئوال های انواع یا نظرسنجی هایی جالب طرح کنید تا از آنها بازخورد بگیرید و پیام تان را بر همین اساس تطبیق دهید. ضروری است که پرسش ها ساختارمند باشند تا بوسیله بازخوردی که می خواهید برسید. برای نمونه، اگر درصد زیادی از مخاطبان تان به پرسشی، پاسخ نادرستِ معینی می دهند، بااطلاع می شوید که باید آن مفهوم را بوسیله شکلی متفاوت توضیح دهید. برعکس، اگر درصد یدکی از مخاطبان با دیدگاهی موافق هستند، می توانید از آن بازخورد بخاطر معادله پیام تان بهره بگیرید. زمان بازخورد دادن

تاکتیک های ارزیابی که سخنرانان و مخاطبان برای تسهیل یادگیری بوسیله کار می گیرند، اغلب در سه دسته ی ابتدایی، سازنده و تلخیصی جای می گیرند. ارزیابی ابتدایی، که پیش-تقویم خواه ارزیابی تشخیصی همچنین نامیده می شود، پیش از ابتدا خواه شفاعت ادا می شود تا مبنا ای خلق کردن کند که از ضابطه آن، رشد فردی را می نبوغ اندازه گیری کرد. ارزیابی مستمر معمولا درون طول دوره یا پروژه اجرا می شود. ارزیابی مستمر که نام دیگرش «تخمین آموزشی» است، برای تحصیل کمکی به فقره می جوی. بخاطر نمونه، داخل یک محیط آموزشی، تقویم بی وقفه شاید از لفظ یک استاد (خواه همتا) خواه یادگیرنده باشد؛ که در مورد فقره دانشجویان بازخورد ارائه می دهد و لزوما از این بازخورد برای اهداف امتیاز دهی استفاده نمی شود. ارزیابی مستمر می تواند به لباس آزمون های مدل تشخیصی باشد. تخمین پایانی (یا تراکمی) معمولا در سرانجام یک دوره، پروژه یا خطبه عمل می شود. تو محیط آموزشی، عموما از ارزیابی های پایانی استعمال می شود تا به دانشجویان نمره ای برای دوروبر داده شود. همین طور پس از یک سخنرانی خواه ارائه، ارزیابی پایانی می تواند بوسیله شکل بازخورد مثبت، تشویق یا تحسین حضار با بلند شدن از صندلی موجودی مجهز شود. حفظ توجه مخاطب

بخاطر حفظ توجه مخاطب، سخنران باید سه جنبه ی مهمِ «فرایند حساسیت» را داخل دید بگیرد: آمادگی برای درک، انتخاب محرکی واضح برای تمرکز توجه و وضعیت مال اندیشی کنونی آمادگی برای درک

سخنران مسئول حفظ صحنه است. سخنران این حکم را با شروع ای تو ۲۵ تا ۳۰ دقیقه ی مبدا ارتکاب می دهد. اگر سخنران بتواند توجه مخاطب را از همان آغاز خطبه دعوت کند، پس ازآن می تواند آن توجه را راهنمایی کرده و به سوی بسرنوشت شوم دچار کردن های مهم پیام راهنمایی کند که بوسیله شکل زیر امکان پذیر است: اطمینان خراج کنید که اتاق، بدون سروصدا و سایر حواس پرتی هاست تا فکر تان مایه تسلی باشد که مخاطب، متمرکز روی سخنرانی است؛ خیر اینکه حواسش به آنچه در اتاق رخ می دهد، باشد. اغلب جعبه خواه میزبانی، سخنرانان را معرفی می بطی ء. این معرفی کوتاه مهم است؛ زیرا باعث ساختن قدر بخاطر سخنران می شود و مخاطبان را آماده می بطی ء تا توجه سندیت را به شکل مفت به وی جلب کنند. به یاد داشته باشید که اولین کارکرد فاتحه «جلب توجه مخاطب» و سپس هدایت فوری توجه اش بوسیله پیام اصلی خطبه است. گزینش محرکی پیدا برای تمرکز

سخنران در حین خطبه می خواهد که مخاطب روی پیامش تمرکز کند و داخل نتیجه، توجه وی را با نصیب گیری از صدا، بدن و حالاتش، به آنچه که بنیانی است، تربیت می کند. این امر با تأکید کنار نکات مهم، از طریق تغییر سرعت گفتار، استاندارد رفعت یا زیروبمی نغمه امکان پذیر می شود. بهره گیری هدفمند از تنوع کلامی به مخاطب کمک می کند که بداند چه چیزی مهم است تا توجه اش را به آن نکات طلبیدن درنگ. افزون بر این، حالت های بدن سخنران می تواند توجه را بوسیله جنبه های بنیانی پیام طلبیدن درنگ (بخاطر نمونه، با اشاره کردن، راه رفتن به یک فروغ یا لمس ابزاری کمکی خواه نمودار). نمونه های دیگر عبارت اند از: سخنران برای اینکه بفهمد توجه مخاطب را به کجا جلب کند، می تواند تلخیص ای کندرو و خفیه از ایده ای را در رویت بگیرد. روزی گیری از جملات راهنما، متشابه «حالا این موضوع را تو نظر بگیرید…» یا «نکته ی مهمی که می خواهم بوسیله یاد داشته باشید.» و… هنگام بوسیله کارگیری وسایل کمکی مانند عرضه پاورپوینت، از محرک های صوتی یا جلوه های بصری جذاب بخاطر برجسته کردن نقاطی نمایان بهره بگیرید. وضعیت مال اندیشی کنونی

سخنرانان باید نشانه های غیرکلامی مخاطبان را ببینند تا متوجه شوند که آیا تمرکز پایگاه از سخنرانی متباعد شده است یا نه. اگر مخاطبان به ساعت های شان نگاه می کنند، پیامک می دهند یا به افراد دیگر می نگرند، سخنران باید وضعیت کنونی را دریابد و توجه را مکرر به پیام سخنرانی اش فراخوانی کند. برای تغییر وضعیت دوراندیشی کنونی مخاطب و تصرف دوباره توجه اش، کارهای پایین تر را بیازمایید: با پرس وجویی برای تهییج به اندیشیدن، مخاطب را بوسیله چالش بکشید. درخواست کنید که برای رأی گیری یا پاسخ دادن، دست های پایگاه را بالا ببرند یا بخواهید که از سامانه ی پاسخ گویی مخاطب خواه کلیکر مصرف کنند و سپس نتایج را اخبار کنید یا پرسشی مرتبط بپرسید تا وادار به اندیشیدن شوند. برای تغییر سرعت در نمایش ی پیام، داستانی درود کنید. داستانی بسازید که به موضوع مرتبط است و برای مخاطب هیجان انگیز است و با پایانی غافلگیرکننده بکوشید تا توجه مخاطب را بوسیله پیام طلبیدن کنید. از مفهوم یا نکته ی اصلی، نمونه هایی واقعی بیاورید که مستقیما مرتبط و برای مخاطب جذاب هستند؛ مقایسه ای با چیزی که اخیرا تو اجتماع محلی یا اجتماع صورت داده، انجام دهید. خیال پردازی مخاطب را برانگیزید یا آنها را به سفری تصوری ببرید تا حواس گوناگون گیرایی را تحریک کنید. هر چه حس های بیشتری برانگیخته شوند، تمرکز کنونی بر پیام سخنرانی افزایش می یابد.

راهبردهای زیادی هستند که سخنران می تواند به امر گیرد تا توجه مخاطب را حفظ کند؛ اما عمده ترین شان، توانایی خلق و حفظ کردن ارتباطی پا بر جا با مخاطبان است. سخنران نیازی ندارد یقه ی آدم ها را بچسبد تا توجه گیرایی را حفظ درنگ. درک حداکثری



برای به حداکثر رساندن درک مخاطب، از راهبردهای شفاهی اشتراکی و رویکردهای دیگری روزی بگیرید که به خشکی امدن اساس تجربه های پیشین مخاطب تان شکل پژمرده اند. عناصر دریافتن

دریافتن شامل حساسیت و دانستن درباره ی یک شیء، ایده، مفهم یا فرایند است. در اصل، شما می خواهید که مخاطب به درکی نظیر شما برسد. چنانچه شما می توانستید صرفا واحدهای حافظه تان را با مخاطب تان تبادل کنید تا آن را بارگذاری کنند، این فرمان فرایندی بیش آسان بود؛ اما هنوز بوسیله چنین قابلیتی نرسیده ایم. امروز، شما از واژگان بهره می گیرید تا افکارتان را توضیح دهید. در اینجا اشاره می کنیم که شما چطور می توانید از راهبردهای گوناگونِ زبانی بهره بگیرید تا درک مخاطب را بوسیله حداکثر برسانید. به کارگیری خرد قبلی درباره ی مخاطب

آنچه از قبل درباره ی ویژگی های جمعیتی، پیشینه و تجربیات زندگی مخاطبان می دانید، به کار ببرید. از خودتان بپرسید: «مخاطبم از قبل چه چیزی را می داند یا حساسیت می کند؟» از این خرد می توانید برای حداکثرکردن حس آنها بهره بگیرید. تفویض زبان و واژگان: شما باید توضیح تان را از سطح درستی آغاز کنید: «مخاطبانم چه واژگانی را می فهمند و پیش از توضیح مفاهیم دیگر، چه چیز را باید توضیح دهم؟» مقایسه بر اساس دانش مشترک: بوسیله هنگام عرضه تشابه دو چیز، ارتباطی با دانسته های پیشین مخاطب محکم کنید. برای حداکثرکردن فهم، باید چیزهایی را که از قبل آشنا هستند، با چیزهای متاخر و ناشناخته مقایسه کنید. سپس، می توانید تشریح کنید که آنها چطور مشابه یا متفاوت هستند. با یکروز گیری از انگیزه و ریشه، دگرگونی را تجسم کنید: چیزی از کجا آمده است و چطور به وضعیت یا شرایط کنونی رسیده است؟ به مخاطب کمک کنید تا تغییر از یک حالت یا شرایط را به حالت یا شرایط دیگر مجسم سازی کند. دسته بندی و قسمت قسمت کردن بندی چیزهای مانند تا مفهومی شکل بگیرد: نخست، باید نمونه هایی بیاورید که بخاطر مخاطب آشنا هستند و آنها را در دسته بندی مشابهی قرار دهید. سپس، می توانید به سراغ اشیا یا ایده هایی بروید که کمتر آشنا هستند و با به کارگیری برچسبی یکسان، آنها را طبقه بندی یا گروه بندی کنید. تا اینکه می توانید بوسیله مخاطب معاون کنید که با تعمیم، یک گروه بندی ارتکاب دهد. برای نمونه، می گوییم شما یک صنوبر، یک بید و یک کاج می بینید. با مقایسه ی این سه شیء باخبر می شوید که آنها از نظر تنه، شاخه و برگ با هم فرق دارند؛ با این حال، با مقایسه ی بیشتر مشخص می شود که آنها چند چیز مشترک دارند: تنه، شاخه و تجهیزات ؛ بنابراین، شما با تعمیم، به مفهوم شجر می رسید. ترادف و ریشه: درون اینجا شما به مخاطب کمک می کنید تا فرایند یا توالی رویدادهایی را بر حسب زمان درک کند. می توانید به نعوظ شفاف، هر گام یا رویدادی را برحسب زمانی که عارض داده اند، فهرست بندی یا عده گذاری کنید. افزون بر بوسیله کارگیری واژگان توالی، می توانید از روش های استحکام ذهن مثل یادآوری با انگشتان استفاده کنید تا به شنوندگان کمک کنید مواردی را به ترتیب مرتب کنند. مصرف از راهبردهای اشتراکی اتخاذ دیدگاه: اتخاذ دیدگاه را محک کنید تا بتوانید نمونه ها را بوسیله شکلی چهارچوب بندی کنید خواه مجدد ترتیب دهید که مخاطبان بفهمند. برای اینکه مفاهیم خود را مکرر چهارچوب بندی کنید تا مخاطب بفهمد، باید ببینید که آنها چطور گیتی را از نظر شناختی اداره دهی می کنند. اگر تشریح اولیه ی شما کنار مخاطبان مشخصی مؤثر نیست، چهارچوبش را عوض کنید و کنار جنبه های متفاوتی از آنچه توضیح می دهید، تمرکز کنید. تکرار: با تکرار و بهره گیری از چکیده های درونی، فهم قبلی را از مفاهیم گسترش دهید. این امر باعث اطمینان می شود که مخاطب ایده ای رادیکال را که بخاطر فهم کل پیام ضروری است، از دست نداده است. طرح سئوال: از مخاطبان بپرسید که آیا آنچه را که می گویید، فهمیده اند و توضیح تان را برای شفاف سازی آنچه درک نشده، توافق کنید. تعبیر کردن و بازگویی: آنچه را که بخاطر مخاطب گفته اید، تفسیر و بازگویی کنید و با طرح میزان های گوناگون، ایده را دوباره پیش روی کنید. مخاطبان متفاوت شاید ایده ای را نفهمند؛ اما شاید ایده ی دیگری را که به طور مستقیم تر به علم قبلی سندیت برمی گردد، دریافتن کنند.

به واژه ساده، باید بیاموزید که مخاطب چطور گیتی را مفهوم سازی می بطی ء تا از آن دانش بخاطر حداکثرکردن درک استفاده کنید. مهارت های بازگویی، طرح پرسش، اتخاذ دیدگاه و تعبیر کردن را بوسیله کار ببرید تا وقتی صحبت می کنید، درک مخاطبان بیشتر شود. اعتبارسازی

ارسطو سه راه برهان را بخاطر اعتبارسازی درون رویت خمود است: اولیه، اشتقاقی و پایانی اعتبارسازی از شیوه شخصیت و صلاحیت

ارسطو، فیلسوف یونانی کلاسیک، سه روش دلیل داخل نظر گرفته است: لوگوس، اتوس، و پتوس.

لوگوس درس منطقی پیام است؛ پتوس جاذبه های احساسی است که سخنران بوسیله کار می گیرد؛ و اتوس انفراد اخلاقی سخنران است که بخاطر مخاطب مفروض است. تمرکز ما بر اعتبار، با اتوس مرتبط است؛ شخصیت و صلاحیت اخلاقی سخنران. برای اعتبارسازی باید روی سه وعده تمرکز کنید: ۱) اعتبار اولیه که آن چیزی است که مخاطب از شما می داند و در واقع، دیدگاهش پیش از سخنرانی است. ۲) عرض مشتق، یعنی وقتی تو حال سخنرانی هستید، مخاطب چطور شما را حس می درنگ و ۳) شرف پایانی که تأثیر نهایی است و مخاطب وقتی در حال ترک تالار خطبه است، از شما می پذیرد. اعتبارسازی اولیه

ما اینجا نگاه می کنیم که شما به نشانی یک بی تا چه کسی هستید؛ مخاطب تو مورد تخصص شما چه می داند و آیا فکر می کند سزاوار سرزنش اعتماد هستید یا خیر. می توانید جاه ابتدایی را برندسازی شخصی خود بدانید: چه کسی هستید و مخاطب درباره تان چه می داند. شهرت شما شاید مقدم بر خودتان باشد؛ ولی اگر نباشد، احتمالا بر مقدمه ی پیش از سخنرانی تکیه خواهید کرد. اغلب میزبان یا واسطه ای شما را معرفی کردن می بطی ء و اطلاعاتی درباره ی پیشینه تان ارائه می دهد. اگر هیچ واسطه ای بود ندارد که چنین مقدمه ای بگوید، احتمالا مقدمه ای کوتاه درباره ی خودتان خواهید گفت که به موضوع و موجب شما برای سخنرانی مرتبط باشد. اعتبارسازی اولیه معاون می کند تا مخاطب را برای آنچه در کشش سخنرانی عرضه خواهد شد، آماده کنید. اعتبارسازی مشتق

اینجا شما می خواهید بدانید که مخاطب چطور در کشش خطبه شما را حساسیت می کند. شما در طول سخنرانی، با آنچه ایفا می دهید، عرض می سازید. اعتبار شما در چشم مخاطب وابسته به این است که چطور شکل می پوشید؛ چه واژگانی به کار می برید و به طور کلی، چطور خودتان را در کشش خطبه حفظ می کنید. چنانچه از شواهد پشیتبانی نیرومند استفاده کنید و آن را برای مخاطب توضیح دهید، صلاحیت مفروض شما تقویت خواهد شد. چنانچه صادقانه و خالصانه با مخاطب ارتباط برقرار کنید، حساسیت از شخصیت تان تحکیم می شود. اگر با اعتماد به دم و جسورانه سخن بگویید و در عین حال، دغدغه ای پا بر جا برای مخاطب مدال دهید، احترام خویشتن را اضافه می دهید.

بُعد مهم دیگری از عرض درون طول سخنرانی، اقتدار شما برای ایجاد بنیان ای مشترک با مخاطب است. شما می توانید با بازگویی جنبه هایی از پیشینه تان که مشابه مخاطب است، زمینه ی مشترکی فراهم کنید. همچنین شاید از روال طرح نمونه هایی که شما و مخاطب از آنها امتحان های مشترکی دارید، بنیاد ای مشترک بسازید.

با ایجاد پیوندی با مخاطب، زمینه ی مشترکی حاضر کنید تا به مخاطب معاون کنید شما را بهتر بشناسد. بخاطر نمونه، با جمله ی «من مثل شما هستم؛ دغدغه های شما را دارم.» مخاطب بیشتر به شما تکیه گاه می درنگ. اعتبار پایانی

شما به عنوان سخنران باید رابطه ای دوستانه با مخاطب مستقر کنید تا آنها داخل مقایسه با آغاز سخنرانی، با اثری خوب یا بهتر سخنرانی را زین کنند. بستگی ی دوستانه زمانی رخ می دهد که دو یا چند نفر احساس کنند که با هم همگام هستند یا در طول موج مشابهی قرار دارند؛ برای اینکه عاطفه می کنند قرین هم هستند یا اینکه یکدیگر را به خوبی دریافتن می کنند. آنچه شما می فرستید، مخاطب تا حدی برمی گرداند. برای نمونه، وقتی سخنرانی می کنید، آنها شاید متوجه شوند که دارای نرخ ها، باورها، بینش خواه رفتارهای مشابهی داخل زمینه ی ورزش یا سیاست هستید و نسبت به قبل از شروع سخنرانی، بیشتر از شما خوش شان بیاید. همچنین با ایجاد مناسبت ای دوستانه با مخاطب، می توانید اعتباری بخاطر سخنرانی بعدی خویشتن کسب کنید. اگر با مخاطب تان صادق و بااخلاق باشید و بها ها و باورهای تان را صادقانه بخاطر پایگاه بازگو کنید، رابطه ای می سازید که فراتر از خطبه کنونی خواهد بود.

از خودتان بپرسید، «مخاطبم بوسیله غلام متکی خواهد کرد؟» ما واقعا در مورد محدودیت ها یا منابع خواه سخنران صحبت نمی کنیم، بلکه منظورمان محل درون ذهن شنوندگان است. شما شاید اعتبار بالایی از نظر شنونده خواه گروهی از شنوندگان داشته باشید؛ ولی اعتبارتان تو نظر شنونده ی دیگری کم باشد. پیام تان را به وضع ای بیان کنید که به آسانی به یاد آورده شود

رمرگذاری (خواه ثبت)، ذخیره و یادآوری، سه مرحله ی حقیقی تو لباس گیری و بازیابی حافظه هستند.

ذهن رمز بوسیله فرایندی دارد که تو آن اطلاعات کدگذاری، پس انداز و بازیابی می شود. از دیدگاه پردازش اطلاعات، سه گانه وعده ی پا بر جا در شکل گیری و بازیابی حافظه بود دارد: کدگذاری و ثبت: به اطلاعاتی که از دنیا بیرون کسب می شوند، اذن می دهد تا به شکل محرک شیمیایی یا فیزیکی بوسیله حواس ما برسند. ذخیره: ثبتی دائمی از اطلاعاتِ کدگذاری شده می سازد. بازیابی، فراخوانی یا یادآوری: اطلاعاتِ ذخیره شده تو نفوذ کردن بوسیله نشانه ای، برای استفاده در یک فرایند خواه فعالیت، فراخوانده می شوند.

چنانچه صرفا می توانستید واحدهای حافظه ی خویشتن را به ذهن مخاطبان منتقل کنید، سخن گزارش دادن دیگر کارایی نداشت. ارجاع حافظه ی ترکیبی انسان و ماشین هنوز امکان پذیر حلق و ما هنوز با مخاطب بوسیله چنان نزدیکی ای نرسیده ایم؛ اما می توانیم ایده های مان را پرورش دهیم و آن را به روال ای ارائه دهیم که انتقال اطلاعات تسهیل شود. اصول حافظه ی پشتیبان ۱. سبب گیری بصری و فضایی (رویه لوکی)

یکی از قدیمی ترین رویه های کمکی ذهن در بلاغت کلاسیک است. این امر از قاعده سیستم یادآوردنده، امکان به خاطر سپردن موارد را فراهم می درنگ که دربرگیرنده پیوند دادنِ مجرد آنها با مکان های فیزیکی مشخصی است. برای نمونه، شما می توانید تصویری انتزاعی از یک ساختمان یا یک شهر برای مخاطب تان بسازید و سپس، ایده ها و موضوع های گوناگون را با هر منطقه ی فضایی پیوند دهید. بعد می توانید وقتی داخل مورد هر موضوعِ مرتبط با مکان صحبت می کنید، مخاطب را از آن منطقه عبور دهید. ۲. نیکو سازی

می توانید الگو یا طرحی کارمند بسازید و بعد ایده ها، اشیا یا فرایندها را با نصیب گیری از این طرح برای شنوندگان نیکو کنید. اگر این الگو خواه طرح را درون طول خطبه به نعوظ منظم پشت کنید، بوسیله یاد آوردن آسان نم است و تزیین را استقامت می کند؛ چه ترتیبی طبیعی باشد یا ترتیبی که خودتان برای خطبه ساختن کرده باشید. مثلا، به پول فکر کنید. شما طرحی از ارزش برای ۲۰۰ تومان تا هزار تومان دارید. می توانید همگی ی سکه ها و اسکناس ها را از کمترین تا زیادترین قیمت بوسیله ترتیب داخل جای خویشتن فراغت دهید. سپس ساده تر است که حساب کنید و به یاد بیاورید که چقدر پول دارید. ۳. کلکسیون های محدودکننده

می توانید مجموعه های طولانی را بوسیله مجموعه های کوچک تری انشعاب کنید. هنگام تقسیم این کلکسیون ها، موارد متشابه را با بی آرامی داخل یک گروه قرار دهید. چون بدیع ترین استیناف ها پیشنهاد می دهند که حجم حافظه کوتاه مدت بوسیله قطع ی ۴-۵ مورد است؛ باید فهرست های بلند را بوسیله قسمت قسمت کردن های معنادار و کوچک تری تبدیل کنید. ۴. همراهی

میان ایده های جدید، مفاهیم یا ایده های نظیر پیوندهایی بسازید. باید تامین شوید که یگانگی شما واقعا برای مخاطبان معنادار است و در چهارچوب انتزاعی آنها جا می گیرد. بخاطر نمونه، برای یک شهروند انگلیسی زبان، بوسیله خاطرسپردن اسم ها به انگلیسی یا سایر زبان های اروپایی آسان مرطوب است؛ زیرا درون این زبان ها، اسامی با معانی روزمره ی فرد پیوند زده اند و نیز افراد اضافی هستند که چنین نامی دارند؛ اما برای چنین فردی بیش دشوار است تا اسامی را به چینی بوسیله خاطر بسپارد؛ چرا که هیچ همراهی شناخته شده ای با آن ندارد. همین مفهوم، به طور عکس، برای یک شهروند چینی بی قراری صادق است. همچنین، بسیار آسان تر است که مکان ها، اشیا خواه اتاق هایی تو یک ساختمان را به جای عدد، با کنیه به اندیشه بسپاریم؛ مربوط به اسامی مقدار تداعی بالاتری نسبت به اعداد دارند. ۵. معلول

شما نیز می توانید با «نقاشی» انتزاعی از تصویری مشخص برای مخاطب، یک ارتباط احساسی قوی برای آنها ساختن کنید. شاید تصویری از چیزی را درون ذهن مخاطب تان به شدت زیبا یا زشت توصیف کنید. مفهومی که برجسته، نامأنوس، تکان دهنده یا صرفا غیرمعمول باشد، راحت خیس به خاطر سپرده می شود. ۶. بازگویی

شاید ایده های مهم را تکرار کنید تا به مخاطب کمک کنید که به خاطر بسپارد و چکیده های درونی را هم در نظر بگیرید تا دوباره آنچه را می خواهید مخاطب به خاطر بسپارد، تکرار کنید. ۷. یادآورنده

روش های تقویت حافظه اغلب کلامی هستند؛ قرین شعرهای بسیار کوتاه خواه واژگانی خاص که برای معاون به حفظ کردن (قرین فهرست ها) به کار می روند. برای نمونه، اگر می خواهید مخاطب فهرستی را بوسیله فکر کردن بسپارد (سگ، نامه، سیزده، کاموا، پنجره) می توانید یک سیستم پیوند بسازید؛ برای نمونه، داستانی در مورد «سگی که در پاکتی گیر کرده بود و برای گربه ی سیاهِ بدشگونی فرستاده شد که با کاموا بر پنجره ورزش می کرد.» در تصویرسازی دیگر، می توانید سگی را در پاکتی عظیم تصور کنید و پس ازآن گربه ی سیاهِ بدشگون (یا هر چیزی که مخاطب را بوسیله یاد عدد «سیزده» می اندازد) را تجسم کنید که پاکت عظیمی را می خورد.

درحالی که ما منتظریم تا فناوری ارتباطات و فهم مصنوعی، انتقال مستقیم حافظه را امکان پذیر سازند، می توانیم با بهره گیری از این اصول که داخل گذر زمان تایید شده اند، پیام ها را به شکلی میسر تیز به خاطرِ مخاطبان بسپاریم.

مجموعه آموزش سخنرانی و تدبیر تقریر مهارت سخنرانی و تدبیر اشعار را بیاموزید و مخاطبان را تار و مبهوت خود کنید.

24،000 تومان20،000 تومان مشاهده ثمر
  • ۹۸/۰۴/۱۱

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی